جدول جو
جدول جو

معنی دره ویله - جستجوی لغت در جدول جو

دره ویله
(دَ رِ لِ)
دهی است از دهستان والابجرد شهرستان بروجرد واقع در 9هزارگزی جنوب بروجرد و 3 هزارگزی باختر راه شوسۀ بروجرد به دورود. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قره گیله
تصویر قره گیله
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک، سیاه الله
فرهنگ فارسی عمید
(دَ رِ)
دهی است از دهستان دره صیدی بخش اشترینان شهرستان بروجرد. واقع در 18هزارگزی شمال خاوری اشترینان و کنار راه مالرو دره میانه به دره گرگ، با 106 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ مَ)
دهی است از دهستان ایتوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد در 18هزارگزی شمال نورآباد و 11هزارگزی خاور راه خرم آباد به کرمانشاه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ لَ)
دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 40هزارگزی شمال باختری الیگودرز با 227 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ لَ)
دهی است از دهستان ازگله (گرمسیر قبادی) بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان. واقع در 2هزارگزی جنوب ازگله وکنار راه فرعی ازگله به سرپل ذهاب، با 100 تن سکنه آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران 5)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دو فرسخ و نیم میانۀ جنوب و مشرق فراش بند است. (فارسنامۀ ناصری). ازقرای فراش بند است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ص 112)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم. واقع در18 هزارگزی باختر راین و 6هزارگزی جنوب راه فرعی راین به قریه العرب. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ قِ لَ)
دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقع در 59هزارگزی شمال باختری دیواندره و 12هزارگزی جنوب راه شوسۀ دیواندره به سقز با 200تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
دهی است از دهستان مراغا بخش ایذه شهرستان اهواز واقع در 54هزارگزی جنوب باختری ایذه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرْرَ)
دهی است از دهستان ایوه بخش ایذه شهرستان اهواز واقع در60 هزارگزی باختر ایذه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(دَرِ جِ)
دهی است از بخش گوران شهرستان شاه آباد. واقع در 21هزارگزی شمال باختری گهواره و 3 هزارگزی گورگاورز، با 150 تن سکنه آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. اهالی آن از تیره بهرامی قلخانی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَ رِ)
ده کوچکی است از دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقع در 20هزارگزی جنوب باختری دیواندره. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ لَ / لِ)
گونه ای است از درخت ولیک. ولیک در جنگلهای شمال و بجنورد به طور وحشی میروید، و پنج گونۀ آن را در ایران نام برده اند. گونه های سیاه آن را در آستارا و گرگان رود، قره گیله نامند. رجوع به جنگل شناسی از انتشارات دانشگاه تهران ج 1 ص 236، 237 شود
لغت نامه دهخدا
(ژِ بِ لِ)
نام کرسی بخش مورت -ا-موزل از ولایت لونه ویل دارای راه آهن و 1596 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(بَ رَ لَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اسلام آباد غرب. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیم و لبنیات است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(دَرْ رَ)
ده کوچکی است از دهستان موگوئی بخش آخوره شهرستان فریدن و واقع در 35هزارگزی باختر آخوره و متصل به راه عمومی مالرو. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(دَ رِ وِ)
ده کوچکی است از دهستان ایوه بخش ایذۀ شهرستان اهواز. واقع در 58هزارگزی باختر ایذه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قره گیله
تصویر قره گیله
ترکی ولیک از گیاهان ولیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادره قیله
تصویر ادره قیله
استسقاء خصیه
فرهنگ لغت هوشیار
میل نداشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
به زودی، بی درنگ
فرهنگ گویش مازندرانی